تاتى کوچولو
«تاتى کوچولو آب مىخواد خسته شده خواب ميخواد»
روزبه داره يکى از کتابايى که خاله مژگان واسه رايان عيدى فرستاده رو ميخونه،دو دقيقه پيش بستهاش رو باز کردم،يه کارت هم توش بود مثل هميشه مژگان نشان…
حالا دلش ميخواد کتابش رو بخوره! خوب اين هم براى شروع بد نيست!!
دلم پر ميکشه ميره سر سفرهى هفت سين مژگان…
روزبه داره يکى از کتابايى که خاله مژگان واسه رايان عيدى فرستاده رو ميخونه،دو دقيقه پيش بستهاش رو باز کردم،يه کارت هم توش بود مثل هميشه مژگان نشان…
حالا دلش ميخواد کتابش رو بخوره! خوب اين هم براى شروع بد نيست!!
دلم پر ميکشه ميره سر سفرهى هفت سين مژگان…
0 نظر:
Post a Comment
دیروز و امروز من