گرماى پاييزى

هواى نيمه ابرى
پنج بعد از ظهر
پاييز
شيش هفت سالگى
سه راه نظر
بقالى گل بهشت
شير تو شيشه ‌ى کوچيک
کيک يزدى
ليس زدن کاغذ کيک يزدى
آرش
الى
آرش
کوچه‌ى شاداب
پلاک ۴
خاله ها و دايى‌جونا
مامان بزرگ نرمالو
بابابزرگ قانونمند
برگشتن از دبستان
عصرونه‌ى مامان جونى
تک ،تک رسيدنها
جمع شدنها
گرمى خونواده
گرمى کرسى بزرگ خونه
گرمى فاميل…
اينا رو هيچوقت يادمون نميره
نه من
نه آرش
نه خاله
نه دايجون…

0 نظر:

Post a Comment

دیروز و امروز من