چارپايه
همش از يه چار پايهى ۲۰ سانتى پلاستيکى شروع شد که تکميل کنندهى قامت الى بود،هر جا دستش نميرسيد چار پايه به دادش ميرسيد،روابط چارپايه و پاها هم ،اى بدکى نبود… تا همين پريروز،نميدونم چى گفتن و چى شنيدن که انگار چارپايههه يه نفرين زير لبى نثارشون کرد و پاى الى برگشت جوابش رو بده که…برگشتن همانا و…توى گچ رفتن همان…
حالا الى مونده،مات و مبهوت،ساکن و بى خاصيت،با دو تا عصا…شاکيِ شاکى…
حالا الى مونده،مات و مبهوت،ساکن و بى خاصيت،با دو تا عصا…شاکيِ شاکى…
7 نظر:
اه چه بد!حالا چقدر می مونی اون تو؟! بشین و تا می تونی کتاب بخوان و استراحت کن الی جون
آخ!سوختم
می دونی که من تا حالا چند بار رفتم تو گچ
ياسى!
مَن گچ پامو که ميبينم،هى ياد تو ميفتم،انگار قل تو رو ميبينم!
Eli joon chy shod???????
Eli jun shekast ke shekast??????!!!!!
بابا حالا اینا رو ول کن،
از دعوای چارپایه با پاها برامون بگو!!
اى خاله زنک!
Post a Comment
دیروز و امروز من