اين روزها
فضا اينجا ، فضاى رفتنه اين روزها،فضاى خداحافظى.
روزها رو ميشماريم، دونه به دونه،روز هايى که پر از کار ميگذره و خالى از ديدار و روزهايى که فرصتهايى ميشه براى دور هم بودن و ديدن و گفتن و شنيدن.
حريص شدهام به اطرافم اين روز ها، به دوستانم،به اين شهر…
رفتن امّا، گامى به پيش روست که بايد برداشت وگرنه گندگ ميزنى در خودت.
تازه انگار قرار گرفته بوديم و دل خوشيهايى در چند قدمى پيدا کرده بوديم که دوباره بايد بار و بنديل به دوش برويم و دنبال رفقاى تازه چشم چشم کنيم،رودست بخوريم ،زمين بخوريم دوباره و زانو هايمان خون چکان شود تا يکى پيدا شود شايد که با ما بخندد و ما با او گريه کنيم.
اينروز ها حرکت شهر را برداشته، آرام نداريم انگار، يک چيزى شبيه انتظار در هوا موج ميزند که دلت ميخواهد باد بيايد ببردش.
روز ها را ميشماريم و ساعتها را، روز ها و ساعتهايى که کم مىآوريم هر روز…
روزها رو ميشماريم، دونه به دونه،روز هايى که پر از کار ميگذره و خالى از ديدار و روزهايى که فرصتهايى ميشه براى دور هم بودن و ديدن و گفتن و شنيدن.
حريص شدهام به اطرافم اين روز ها، به دوستانم،به اين شهر…
رفتن امّا، گامى به پيش روست که بايد برداشت وگرنه گندگ ميزنى در خودت.
تازه انگار قرار گرفته بوديم و دل خوشيهايى در چند قدمى پيدا کرده بوديم که دوباره بايد بار و بنديل به دوش برويم و دنبال رفقاى تازه چشم چشم کنيم،رودست بخوريم ،زمين بخوريم دوباره و زانو هايمان خون چکان شود تا يکى پيدا شود شايد که با ما بخندد و ما با او گريه کنيم.
اينروز ها حرکت شهر را برداشته، آرام نداريم انگار، يک چيزى شبيه انتظار در هوا موج ميزند که دلت ميخواهد باد بيايد ببردش.
روز ها را ميشماريم و ساعتها را، روز ها و ساعتهايى که کم مىآوريم هر روز…
2 نظر:
Eli jooanm behtarin ha ra barat arezoo daram,,,
به قول ماریا: یه جور تلخ دوست داشتن
...
Post a Comment
دیروز و امروز من