شيرين

يه دوستى دارم،يه بلاگ داره به اسم «شيرينک»(شرمنده که من بلد نيستم ادرس بدم اينجا)،همونيه که ويرّ اين بلاگ رو به جون من انداخت و حالا موندم توش چى بنويسم، خيلى وقته که اين دوستم از اينجا جا به جا شده،رفته تو يه سوز و سرمايى از اينجا بدتر، خلا صه اينو ميخوام بگم که امروز که بعد از دو روز اومدم بلاگش رو خوندم،خيلى کيف کردم،اصلآ بلاگش عين خودشه! ظهر کلّى آدم رو ميخندونه،شب يهو پاش درد ميگيره و نق ميزنه که اينجا ديگه کجاس ما اومديم،فردا قبل ظهر تصميم ميگيره پايان نامش رو دو روزه تموم کنه،بعد از ظهر به اين نتيجه ميرسه که تو اين دنيا فقط بايد حال کنى… بلاگش اينقدر زنده اس که باعث شده فکر کنم شيرين دوباره داره همين چار قدميمون زندگى ميکنه…
نتيجهء اخلاقى اين که:
۱.بلاگ چيز خوبيه،شما هم بزنين ،آدرسشو به ما هم بدين!
۲.من هم چشمم کور اينو نگه ميدارم و دندم نرم چيز برا نوشتن توش پيدا ميکنم…

1 نظر:

Blogger Shirin ‡...

كلي حال كردم

Wednesday, January 11, 2006 4:06:00 PM  

Post a Comment

دیروز و امروز من