حقیقت اینست که سخت دلتنگت هستم. جولای آمده دوباره . همان ماهی که رایان را به ما داد، بزرگترین شادی زندگیمان. جولای آمده و برای من دلهره آورده. جولای آمده همان ماهی که تو را از ما گرفت، تلخترین واقعه زندگیمان. دور هم هستیم و مشغول تازه های زندگی ولی جولای از راه رسیده وچند روزیست که  با پتک آمدنش را در سرم میکوبد. اگر فکر کردی مشغول زندگی شده ام و تو را لحظه ای یادم رفته، اگر فکر کردی از تنگی دلم از سنگ روی سینه ام چیزی کم شده اشتباه کرده ای، بدون تو خنده هایم نیمه ی  راه خفه میشوند، بدون تو ته دل گم شده ، ته دلم را با خودت برده ای ...حقیقت اینست که این دل  با بودنت دل بود بی بودنت سوراخ است، ناجور سوراخ است...

1 نظر:

Anonymous Anonymous ‡...

سوراخ بی‌ انتها.....اشک‌ها توش گم میشن،بغض‌ها توش خورد میشن و سوراخ سر جاش!عمیق تر و خالی‌ تر!

Wednesday, July 04, 2012 5:54:00 AM  

Post a Comment

دیروز و امروز من