با شکیلا نشستیم و فیلم یک سالگی رایان رو تماشامیکنیم ، یک جایی بابا داره رایان یک ساله رو میخوره و اون قهقهه میزنه،یهو رایان ۷ ساله میپره جلو یک جوری که انگار میخواد آدمها رو از تلویزیون بکشه بیرون و میگه:
Mommy I really want Baba Baba in real life, why should they live so far from us???
و تمام این چند روز من دارم فکر میکنم هر چقدر هم که پسرک رو ببرم ایران باز هم این بودن ها رو به حساب ریل لایف نمیگذاره و یک روزی من رو باز خواست خواهد کرد...
Mommy I really want Baba Baba in real life, why should they live so far from us???
و تمام این چند روز من دارم فکر میکنم هر چقدر هم که پسرک رو ببرم ایران باز هم این بودن ها رو به حساب ریل لایف نمیگذاره و یک روزی من رو باز خواست خواهد کرد...
0 نظر:
Post a Comment
دیروز و امروز من