وقتى باهات حرف ميزنم
وقتى باهات حرف ميزنم، چيزهايى راجع به خودم و احسا سات و افکارحقيقيم ميگم که براى خودم هم جديده، انگار که يکى با بيل و کلنگ داره اعماق مغز و قلبم رو شخم ميزنه…هوا ميخورن اين سلولها و رنگ و روى تازه ميگيرن به خودشون، وقتى دو شب پشت سر هم باهات حرف ميزنم، فکر نميکنم که سالهاست دوريم از هم، سِحرى دارى در شنيدن حرف ها ،سِحرى کمياب، دوست من…
4 نظر:
حسودیم شد!
be ki?
man ya oon?:)
..cheghad khoshbakhtim mA...
ببخشید که الان دیدم کامنتت رو!
به جفتتون!
Post a Comment
دیروز و امروز من