لذّت دنيا

تکّه هاى سوهان عسلى رو مى‌ذارم دهنم، چشمهامو ميبندم و لذّت دنيا رو ميبرم، اگه همينجور پيش برم يه بسّه رو عدل تا فردا تک نفره تموم کرده‌ام!
تعجّب ميکنم چطور يادم نبود سفارش سوهان بدم وقتى بچه ها اينقدر پى اين بودن که چى بيارن؟
گاتا رو يادم بود‌ها، که عشق روزبه‌اس (و پر واضحه که من هم دوست دارم) ولى اين چيز ديگريست و تنها مشتريش هم خودمم، نکنه «من » داره يادم ميره؟
ولى خوب، خوبيش اين بود که رفيقى داريم که سلطان سوهان دنياس، اينه که بى هيچ سفارشى بسته هاى عسلى درجه يک با روبان ياسى رنگ به شکلى بس دلبرانه مى‌رسه دستمون و حالا با هر تکه سوهان بهشتى صد بار يادش مى‌کنيم، ببخشيد البته بهشتى نه «مظفّرى»!
سلام رفيق!

2 نظر:

Anonymous Anonymous ‡...

دلم خواست .الانست كه چشم بچه چپ بشه

Wednesday, August 27, 2008 7:29:00 PM  
Blogger Unknown ‡...

سلام منم برای رفیق

Friday, September 05, 2008 11:52:00 AM  

Post a Comment

دیروز و امروز من