عکاسى که شغلشه!
تازگى ها ولى، دوربين رو روى حالت خودکار تنظيم ميکنه و ميذاره رو ميز، دکمه رو فشار ميده و خودش رو با عجله و هيجان پرت ميکنه روى مبلو هى ميگه: چـيييييييييييييييييييييييييييييييييييز! تا فلاش بزنه!، نتيجهاش ميشه هزار تا عکس از خودش و ما و در و ديوار، که« آس» هاش! رو اينجا ميبينين!
4 نظر:
آخ آخ اين بچه خواهر منم كه آمده بود ،هزار تا عكس از منو گولك بدبخت آنداخت كه فقط دماغمون توش معلوم بود!تازه همه اين عكس هاى كج و كوله را برد ايران به فاميل نشون داد. كلى ذوغ ميكرد كه تيليك تيليك ازتون عكس ميگيرم!تازه توى رستوران از مردم بدبخت هم ميگرفت ، از ما هى معذرت خواهى از پسرك هى عكس انداختن
halaaketam khaaleh...boos boos...fk
عزیزم جه کارایی میکنه............... چه بزرگ شده....از طرف من محکم محکم ماچش کن
چه پسر بزرگي داري الي جونم...ازبزرگيش احساس پيري كردم..براي مرگ جوانم براي ماندن پير
مهرداد
Post a Comment
دیروز و امروز من